کشور ژاپن پس از جنگ، ویران شده و در ضعیف‌ترین وضعیت خود قرار دارد که یک بحران جدید در قالب یک هیولای غول پیکر و ترسناک پدیدار شده و ...

داستان فیلم در سال 1944 میلادی و در کشور ژاپن روایت شده است. جایی که "هیرو اونودا" جوان 22 ساله ای که برای کارهای اطلاعاتی آموزش دیده، فلسفه ای برخلاف خط رسمی کشف می کند: خودکشی ممنوع. هر اتفاقی بیافتد زنده بمانید؛ ماموریت مهمتر از هر چیز دیگری است. فرستاده شده به Lubang، جزیره کوچکی در فیلیپین، جایی که آمریکایی ها در شرف فرود هستند، این نقشه به راه انداختن یک جنگ چریکی تا زمان بازگشت نیروهای ژاپنی خواهد بود. امپراتوری به زودی تسلیم خواهد شد. اونودا، 10000 روز بعد…

این فیلم روایتگر داستان جنگ و درگیری دو گروه می‎باشد. گروه کیوریو برای پنهان کردن یکسری رازها سعی می‎کند یک خیابان را به کل نابود کرده و به جای آن یک مکان تفریحی بسازد و در مقابق اعضای گروه شمشیر ، سعی می‎کنند جلوی آنها را بگیرند. اما…

اعضای گروه شمشیر در برابر گروه وانگان که توسط "کوهاکو" رهبری می شوند، پیروز شدند. بار دیگر شهر به آرامش رسیده است. اما، وحشیانه ترین گروه و باند ظاهر می‌شوند. چیزی که به وضوح مشخص است، رهبری این باند توسط "رانمارو" است...